Webاسم television به معنای تلویزیون معادل اسم television در فارسی تلویزیون است. television یا تلویزیون یک دستگاه الکتریکی است که از آن برنامه های تلویزیونی پخش می شود. مثال: tv personalities ( شخصیت های تلویزیونی ) Webرده. : شبکههای تلویزیونی فارسیزبان. این رده در رده:ایستگاههای تلویزیونی فارسیزبان واقع شدهاست. نکته: این رده باید خالی باشد. برای اطلاعات بیشتر الگو:رده بهتر را مطالعه کنید. این رده در ...
پخش زنده برنامههای تلویزیونی بىبىسى فارسی - YouTube
Webترجمه کلمه reality tv به فارسی ... انگلیسی بیاموز #Bamooz #dictionary. معنی و ترجمه کلمه انگلیسی reality TV به فارسی، به همراه مثال، تلفظ آنلاین و توضیحات گرامری. 1 - تلویزیون واقعنما (اسم) Webtelevision ، معنی کلمه television به فارسی ، آبی دیکشنریtelevision/TV noun [ uncountable and countable ] the piece of electronic equipment shaped like a box on which you can watch programmes, or the programmes that are broadcast using this. In everyday English, people usually say TV: • Sometimes I don’t feel like doing anything except watching television. • … gelato wholesale for wedding
ترجمیک دیکشنری تخصصی معنی reality TV به فارسی
Web614 Likes, 8 Comments - صفحه انگیزشی و خودسازی مدیتیشن فارسی⭐️ (@persianmeditation) on Instagram: ". موزیک ویدیو ... WebAug 30, 2024 · تلویزیون فارسی بیبیسی: پخش زنده اینترنتی. اگر برای تماشای ویدیو در این صفحه به مشکلی برخوردید، می ... Webمعادل ها در دیکشنری فارسی: تلویزیون تلویزیونی. مترادف و متضاد TV. 1.television commercial. 1. تبلیغات [آگهی] تلویزیونی. 2.TV personalities. 2. شخصیتهای تلویزیونی. 3.We ate in front of the television. ddc nyc lighting